آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

مجنون به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / majnoon /

ادبی mad, insane, lunatic, demented, distraught, moonstruck, crazy, non compos mentis, deranged, madman, madwoman

mad

insane

lunatic

demented

distraught

moonstruck

crazy

non compos mentis

deranged

madman

madwoman

دیوانه

اندوه او را مجنون کرد.

Grief drove her insane.

فقط یک مجنون می‌تواند مرتکب چنین جرم وحشتناکی شود.

Only an insane person could perpetrate such a horrible crime.

صفت
فونتیک فارسی / majnoon /

ادبی lovelorn, lovesick

lovelorn

lovesick

دیوانه‌ی عشق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

نوجوان مجنون

lovesick teenager

خودکشی دختر مجنون

the suicide of a lovelorn girl

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجنون

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:

ارجاع به لغت مجنون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجنون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مجنون

لغات نزدیک مجنون

پیشنهاد بهبود معانی