آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

دیوانه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم صفت
فونتیک فارسی / divaane /

mad, raving, insane, maniac, lunatic, deranged, daft, demented, possessed, crackbrained, wild, distraught, loco, berserk, crackpot, crackers, madwoman, non compos mentis, queer, bonkers, certifiable

mad

raving

insane

maniac

lunatic

deranged

daft

demented

possessed

crackbrained

wild

distraught

loco

berserk

crackpot

crackers

madwoman

non compos mentis

queer

bonkers

certifiable

مجنون

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مرگ پسرش او را دیوانه کرد.

The death of his son drove him mad.

این بچه‌ها دارند مرا دیوانه می‌کنند!

These children are driving me insane!

نمونه‌جمله‌های بیشتر

دیوانه شدن

to go berserk

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد دیوانه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
متضاد:
مترادف:
مترادف:
مترادف:

سوال‌های رایج دیوانه

دیوانه به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «دیوانه» در زبان انگلیسی به crazy، mad یا insane ترجمه می‌شود؛ البته بسته به زمینه‌ی معنایی، واژه‌هایی مانند mentally ill، unhinged یا حتی eccentric نیز می‌توانند به‌عنوان معادل‌های دقیق‌تر به‌کار بروند.

«دیوانه» واژه‌ای است که در زبان فارسی کاربردهای گوناگونی دارد، از مفهومی جدی و پزشکی گرفته تا معنایی شاعرانه، محاوره‌ای یا حتی طنزآمیز. در معنای بالینی، «دیوانه» به فردی گفته می‌شود که از نوعی اختلال روانی رنج می‌برد و توانایی تفکر منطقی، درک واقعیت یا کنترل رفتار خود را تا حدی از دست داده است. البته در زبان علمی و اجتماعی معاصر، استفاده از واژه‌ی «دیوانه» به‌دلیل بار منفی و توهین‌آمیز آن کمتر توصیه می‌شود و ترجیح بر آن است که از اصطلاحات دقیق‌تری مانند «بیمار روانی» یا «دارای اختلال روانی» استفاده شود.

در زبان و فرهنگ عامیانه، «دیوانه» گاه به کسی گفته می‌شود که رفتاری غیرعادی، غیرمنتظره یا بسیار متفاوت با هنجارهای اجتماعی دارد، حتی اگر دچار بیماری روانی نباشد. عباراتی مانند «فلانی دیوانه‌ی کارشه»، «عشق دیوانه‌ش کرده» یا «دیوانه‌بازی درآورد» از این نوع کاربردها هستند. در این‌جا، دیوانگی بیشتر به معنای شدت علاقه، اشتیاق، بی‌پروایی یا شور بی‌حد و مرز است، نه الزاماً اختلال ذهنی.

در ادبیات کلاسیک فارسی، «دیوانگی» یکی از پرکاربردترین مفاهیم در بیان حالات عاشقانه و عرفانی است. در آثار بزرگانی چون حافظ، مولانا، عطار و خیام، دیوانه نه فردی بیمار، بلکه انسانی‌ست که از دایره‌ی عقل و منطق بیرون آمده و در مسیر عشق یا حقیقت مطلق گام نهاده است. «دیوانه‌ی عشق» بودن در این معنا، نوعی رهایی از خود و وابستگی‌های دنیوی‌ست؛ حالتی که در آن فرد حقیقت را با قلب، نه با عقل درک می‌کند. این کاربرد، جنبه‌ای ستوده و حتی مقدس به واژه‌ی دیوانه می‌بخشد.

از منظر روان‌شناسی، جامعه‌شناسی و حقوق، واژه‌ی «دیوانه» از حساسیت بالایی برخوردار است. کاربرد نادرست این واژه می‌تواند موجب بدنامی، تبعیض یا برداشت‌های غلط درباره‌ی سلامت روان شود. به همین دلیل، در گفتمان علمی و رسانه‌ای مدرن تلاش می‌شود تا مفاهیم روانی با واژگان دقیق، بدون قضاوت و با رویکرد حمایتی بیان شوند. مثلاً به‌جای «دیوانه»، از اصطلاحاتی مانند «شخص دارای اختلال دوقطبی»، «مبتلا به اسکیزوفرنی» یا «فرد دارای بحران روانی» استفاده می‌شود.

«دیوانه» واژه‌ای‌ست که در بستری میان پزشکی، فرهنگ، زبان محاوره و ادبیات در نوسان است. بسته به نحوه‌ی استفاده، می‌تواند نشانه‌ای از تحقیر باشد، کاربرد صمیمانه و طنز داشته باشد یا نمادی از رهایی و شور؛ می‌تواند بر یک وضعیت بالینی دلالت کند، یا نمایانگر شوق بی‌مرز انسانی. فهم درست این واژه، نیازمند دقت در زمینه‌ی کاربرد و آگاهی از بار فرهنگی و اجتماعی آن است.

ارجاع به لغت دیوانه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «دیوانه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/دیوانه

لغات نزدیک دیوانه

پیشنهاد بهبود معانی