آخرین به‌روزرسانی:

پرو کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آزمایش اندازه بودن لباس

فونتیک فارسی

porov kardan
فعل متعدی

to fit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

او قبل‌از خریدن باید پیراهن جدید را پرو کند.

He needs to fit the new shirt before buying it.

او لباس را به‌طور کامل برای مهمانی پرو خواهد کرد.

She will fit the dress perfectly for the party.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پرو کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرو کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پرو کردن

لغات نزدیک پرو کردن

پیشنهاد بهبود معانی