آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

پف‌کرده به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / pofkarde /

baggy, inflated, pudgy, swollen, puffy, puffed, turgid, bouffant

baggy

inflated

pudgy

swollen

puffy

puffed

turgid

bouffant

بادکرده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

با چشمان پف‌کرده از بستر بلند شد.

She got out of bed with baggy eyes.

گونه‌هایش از گریه پف‌کرده بود.

Her cheeks were puffy with crying.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت پف‌کرده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پف‌کرده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پف‌کرده

لغات نزدیک پف‌کرده

پیشنهاد بهبود معانی