آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

پلشت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / palasht /

ادبی dirty, messy, septic, foul, impure

dirty

messy

septic

foul

impure

پلید، چرکین، ناپاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

نمی‌توانم چیزی را روی این میز پلشت پیدا کنم.

I can't find anything on this messy desk.

چگونه اینقدر پلشت شدی؟

How did you get so dirty?

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پلشت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:
مترادف:

ارجاع به لغت پلشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پلشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پلشت

لغات نزدیک پلشت

پیشنهاد بهبود معانی