آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

پلشت به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / palasht /

ادبی dirty, messy, septic, foul, impure

dirty

messy

septic

foul

impure

پلید، چرکین، ناپاک

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نمی‌توانم چیزی را روی این میز پلشت پیدا کنم.

I can't find anything on this messy desk.

چگونه اینقدر پلشت شدی؟

How did you get so dirty?

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پلشت

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

متضاد:
مترادف:

ارجاع به لغت پلشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پلشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پلشت

لغات نزدیک پلشت

پیشنهاد بهبود معانی