آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

پوسته‌پوسته به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / poostepooste /

crusty, flaky, scabrous, scaly

crusty

flaky

scabrous

scaly

لایه‌لایه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

دست‌های پوسته‌پوسته‌ی او نشان می‌داد که تمام روز درحال باغبانی بوده است.

Her scaly hands suggested that she had been gardening all day.

او کت قدیمی و پوسته‌پوسته‌ای را پوشیده بود که روزهای بهتری را دیده بود.

She wore a crusty old coat that had seen better days.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پوسته‌پوسته

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت پوسته‌پوسته

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پوسته‌پوسته» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پوسته‌پوسته

لغات نزدیک پوسته‌پوسته

پیشنهاد بهبود معانی