فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پیش‌بینی به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

pishbini

beforehand, in anticipation, (far) befor

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

foresight, forecast, anticipation

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیش‌بینی

  1. مترادف:
    حزم دوراندیشی عاقبت‌اندیشی
  1. مترادف:
    تدارک تهیه
  1. مترادف:
    پیش‌گویی

ارجاع به لغت پیش‌بینی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیش‌بینی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیش‌بینی

لغات نزدیک پیش‌بینی

پیشنهاد بهبود معانی