آخرین به‌روزرسانی:

چشم‌درد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / cheshmdard /

sore eyes, ophthalmia, eye disease

درد چشم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

مادرش چشم درد داشت.

Her mother was afflicted with eye disease.

چشم درد در بعضی از مناطق شایع است.

Eye disease is prevalent in some places.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت چشم‌درد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «چشم‌درد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/چشم‌درد

لغات نزدیک چشم‌درد

پیشنهاد بهبود معانی