parchment, wax paper, waxed paper
parchment
wax paper
waxed paper
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او با دقت کاغذروغنی را تا کرد و در پاکت گذاشت.
She carefully folded the parchment before placing it in the envelope.
ساندویچها را در کاغذروغنی پیچیدم تا تازه بمانند.
I wrapped the sandwiches in waxed paper to keep them fresh.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کاغذروغنی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کاغذروغنی