گیاهشناسی pumpkin (Cucurbita pepo)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او برای دسر یک پای کدو تنبل خوشمزه درست کرد.
He made a delicious pumpkin pie for dessert.
او برای تزئین خانهاش یک کدو تنبل کوچک خرید.
She bought a small pumpkin to decorate her house.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «کدو تنبل» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کدو تنبل