فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

کمان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • جنگ‌افزاری به صورت چوب خمیده
  • فونتیک فارسی

    kamaan
  • اسم
    bow, crossbow, longbow
    • - تیر و کمان

    • - bow and arrow
    • - زه این کمان پاره شده است.

    • - This bow's string has snapped.
  • نیم‌دایره، قوس
  • فونتیک فارسی

    kamaan
  • اسم
    arc, arch, crescent
    • - کمان‌ابرو

    • - having arched eyebrows
    • - کمان دایره

    • - arch of a circle
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد کمان

ارجاع به لغت کمان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کمان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/کمان

لغات نزدیک کمان

پیشنهاد بهبود معانی