آخرین به‌روزرسانی:

گاو دریایی به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / gav(e) daryaayi /

جانورشناسی manatee, sea cow

نوعی پستاندار آبزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

من خوش‌شانس بودم که هنگام غواصی در فلوریدا یک گاو دریایی را دیدم.

I was lucky to spot a manatee while snorkeling in Florida.

گاو دریایی به‌آرامی در میان آب‌های شفاف شنا کرد.

The sea cow lazily swam through the crystal-clear waters.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت گاو دریایی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گاو دریایی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گاو دریایی

لغات نزدیک گاو دریایی

پیشنهاد بهبود معانی