جانورشناسی manatee, sea cow
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من خوششانس بودم که هنگام غواصی در فلوریدا یک گاو دریایی را دیدم.
I was lucky to spot a manatee while snorkeling in Florida.
گاو دریایی بهآرامی در میان آبهای شفاف شنا کرد.
The sea cow lazily swam through the crystal-clear waters.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «گاو دریایی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/گاو دریایی