با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

گسل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • شکست در پوسته‌ی زمین که باعث جابه‌جایی چینه‌ها می‌شود
  • فونتیک فارسی

    gosal
  • اسم
    زمین‌شناسی fault, cleft, crevasse, fissure
    • - تصاویر ماهواره‌ای خط گسل و میزان تخریب زلزله‌ی ترکیه را نشان می‌دهد.

    • - Satellite images reveal fault line and extent of Türkiye quake destruction.
    • - گسل شمال آناتولی

    • - North Anatolian Fault
    • - زمین‌لرزه‌های پی‌درپی در امتداد گسل سن آندریاس رخ داده است.

    • - Frequent earthquakes have occurred along the San Andreas Fault.
  • گسلنده، چیزی که چیز دیگری را می‌گسلد
  • فونتیک فارسی

    -gosal
  • سازه‌ی پیوندی
    breaker, tearer
    • - پیمان‌گسل

    • - one who breaks an agreement
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت گسل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گسل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گسل

لغات نزدیک گسل

پیشنهاد بهبود معانی