امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

گیرودار به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

معادل انگلیسی لغت:
conflict, scuffle, authority, pomp, strait, thick, throe, turmoil

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد گیرودار

  1. مترادف:
    بحبوحه حیص‌وبیص گیراگیر هنگامه
  1. مترادف:
    پیکار جدال

ارجاع به لغت گیرودار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «گیرودار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/گیرودار

لغات نزدیک گیرودار

پیشنهاد بهبود معانی