آخرین به‌روزرسانی:

یکپارچه به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی

yekpaarche

connected, consistent, conterminous, incorporated, integral, monolith, monolithic, single, united, entirely

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت یکپارچه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «یکپارچه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یکپارچه

لغات نزدیک یکپارچه

پیشنهاد بهبود معانی