once upon a time
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
یکی بود یکی نبود؛ در روستایی کوچک، پیرمرد مهربانی زندگی میکرد.
Once upon a time, in a small village, there lived a kind old man.
یکی بود یکی نبود؛ پرنسس زیبایی در برجی زندانی شده بود.
Once upon a time, a beautiful princess was trapped in a tower.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «یکی بود یکی نبود» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/یکی بود یکی نبود