آخرین به‌روزرسانی:

آبمیوه گیری به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aabmivegiri /

fruit juice extraction, juicing

گرفتن آبمیوه

مادر در حال آبمیوه‌گیری انگور است.

Mother is juicing some grapes.

دستگاه آبمیوه‌گیری

juicing machine

اسم
فونتیک فارسی / aabmivegiri /

juicer, reamer, juice extractor

دستگاه آبمیوه گیری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

یک آبمیوه‌گیری و یک مخلوط‌کن خریدیم.

We've got a juicer and a blender.

آبمیوه‌گیری برقی

Electric juicer

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت آبمیوه گیری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آبمیوه گیری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آبمیوه گیری

لغات نزدیک آبمیوه گیری

پیشنهاد بهبود معانی