آخرین به‌روزرسانی:
آتش‌بازی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / aatashbaazi /
bonfire, fireworks, pyrotechnic, pyrotechnics
افروختن مواد آتشزا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آتش‌بازی آسمان شب را روشن کرد.
The fireworks lit up the night sky.
در پارک جمع شدیم تا برنامه‌ی آتش‌بازی در روز استقلال را تماشا کنیم.
We gathered in the park to watch the fireworks show on Independence Day.
ارجاع به لغت آتش‌بازی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «آتش‌بازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آتش‌بازی
لغات نزدیک آتش‌بازی
- - آتشافروزی
- - آتش افروزی کردن
- - آتش‌بازی
- - آتش بزرگ
- - آتشبس