شکل نوشتاری دیگر این لغت: آدمکشی
murder, homicide, assassination, manslaughter, killing, thuggee
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
ما شاهدی برای آدمکشی داریم.
We have a witness to the killing.
او به آدمکشی محکوم شد.
He was convicted of homicide.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آدمکشی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آدمکشی