(political) assassination
ترور رئیسجمهور ملت را شوکه کرد و کشور را در ماتم فرو برد.
The assassination of the president shocked the nation and plunged the country into mourning.
ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند رویداد مهمی را رقم زد که منجر به جنگ جهانی اول شد.
The assassination of Archduke Franz Ferdinand marked a watershed event that led to World War I.
terror, fear, dread, alarm, horror, dismay
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خانهی جنزده پر از ترور و فریاد بود.
The haunted house was filled with terror and screams.
ترور میتواند در زمانهای بحران انگیزهای قوی باشد.
Fear can be a powerful motivator in times of crisis.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ترور» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ترور