فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

تروریست به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

کسی که ترور می‌کند، عامل ترور

فونتیک فارسی

terorist
اسم صفت

terrorist

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

یک گروه تروریست پسر او را دزدیدند.

His son was abducted by a group of terrorists.

گروه تروریست مسئولیت بمب‌گذاری در مسجد را به عهده گرفتند.

The terrorist group claimed responsibility for the bombing at the mosque.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد تروریست

  1. مترادف:
    صفت
  1. مترادف:
    آدم‌کش عامل ترور قاتل
  1. مترادف:
    طرفدار ترور وحشت‌گرا

ارجاع به لغت تروریست

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «تروریست» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/تروریست

لغات نزدیک تروریست

پیشنهاد بهبود معانی