به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

آسیاب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • آسیای آبی
  • فونتیک فارسی

    aasiyaab
  • اسم
    water mill
    • - آسیاب رودخانه برق روستای مجاور را فراهم کرد.

    • - The water mill on the river provided power for the nearby village.
    • - این آسیاب در قرن هجدهم ساخته شده است و هنوز هم کار می‌کند.

    • - This water mill was built in the 18th century and is still operational today.
  • آسیا
  • فونتیک فارسی

    aasiyaab
  • اسم
    mill, gristmill
    • - آسیاب نیروی خود را از آبشار می‌گیرد.

    • - The mill derives its energy from the waterfall.
    • - آسیاب بادی

    • - windmill
  • چهار دندان پهن در دو سوی آرواره
  • فونتیک فارسی

    aasiyaab
  • اسم
    کالبدشناسی molar (tooth), grinder
    • - کشیدن دندان آسیاب دشوار است.

    • - The extraction of a molar tooth is difficult.
    • - او یکی از دندان‌های آسیاب مرا اشتباهی کشید.

    • - He pulled one of my molars by mistake.
  • بزرگترین قاره‌ی کره‌ی زمین
  • فونتیک فارسی

    aasiyaab
  • اسم
    Asia
    • - آسیاب بزرگترین قاره‌ی زمین است.

    • - Asia is the largest continent in the world.
    • - سبک آشپزی در آسیاب متنوع و خوشمزه است.

    • - The cuisine in Asia is diverse and delicious.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

ارجاع به لغت آسیاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آسیاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/آسیاب

لغات نزدیک آسیاب

پیشنهاد بهبود معانی