water mill
آسیاب رودخانه برق روستای مجاور را فراهم کرد.
The water mill on the river provided power for the nearby village.
این آسیاب در قرن هجدهم ساخته شده است و هنوز هم کار میکند.
This water mill was built in the 18th century and is still operational today.
mill, gristmill
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آسیاب نیروی خود را از آبشار میگیرد.
The mill derives its energy from the waterfall.
آسیاب بادی
windmill
کالبدشناسی molar (tooth), grinder
کشیدن دندان آسیاب دشوار است.
The extraction of a molar tooth is difficult.
او یکی از دندانهای آسیاب مرا اشتباهی کشید.
He pulled one of my molars by mistake.
Asia
آسیاب بزرگترین قارهی زمین است.
Asia is the largest continent in the world.
سبک آشپزی در آسیاب متنوع و خوشمزه است.
The cuisine in Asia is diverse and delicious.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «آسیاب» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آسیاب