آخرین به‌روزرسانی:

آش به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / aash /

غذا و آشپزی aash, vegetable soup, pottage

نوعی غذای آبکی ایرانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

آن‌ها برای نهار آش داشتند.

They had vegetable soup for lunch.

کمی آش و نان می‌خواهم.

I want some pottage to go with the bread.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آش

  1. مترادف:
    با سکبا شوربا وا

ارجاع به لغت آش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آش

لغات نزدیک آش

پیشنهاد بهبود معانی