فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

آیینه به انگلیسی

توضیحات:

شکل‌های نوشتاری دیگر این لغت: آینه و آئینه

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آینه

فونتیک فارسی

aayine
اسم

mirror, looking glass

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آیینه نور را منعکس می‌کند.

A mirror reflects light.

بازتاب صورت او در آینه

the image of her face on the mirror

نمونه‌جمله‌های بیشتر

نفس سرد او آینه را کدر کرد.

His cold breath clouded the mirror.

آیینه یکی از اقلام رایج سفره‌ی هفت‌سین برای نوروز است.

The mirror is a common item in the Haft-Seen table for Nowruz.

در آیینه به خودش نگاه کرد.

She looked at herself in the mirror.

آئینه‌ی قدی

full-length mirror

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد آیینه

  1. مترادف:
    آبگینه آبگین آینه مرآت
  1. مترادف:
    آیین روال روش طریق منوال

ارجاع به لغت آیینه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «آیینه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/آیینه

لغات نزدیک آیینه

پیشنهاد بهبود معانی