آخرین به‌روزرسانی:

اجتماعی به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / ejtemaa'i /

social, societal, communal, community

وابسته به اجتماع

فقر هم‌بستگی اجتماعی آن کشور را تهدید می‌کند.

Poverty threatens that country's social cohesion.

رواج یک رسم اجتماعی

the currency of a social custom

صفت
فونتیک فارسی / ejtemaa'i /

sociable, companionable, gregarious, convivial social

خوش‌برخورد، معاشرتی، جمع‌دوست

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

اجتماعی شدن

to become sociable

هیچ تلاشی برای اجتماعی بودن نکرد.

He made no attempt to be sociable.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اجتماعی

  1. مترادف:
    مدنی
    متضاد:
    انفرادی
  1. مترادف:
    جمعی همگانی
  1. مترادف:
    معاشرتی

ارجاع به لغت اجتماعی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اجتماعی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اجتماعی

لغات نزدیک اجتماعی

پیشنهاد بهبود معانی