to ask about one's health or situations or circumstances, to greet
to ask about one's health or situations or circumstances
to greet
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من همیشه با همسایههایم با لبخند احوالپرسی میکنم.
I always greet my neighbors with a smile.
برای ساختن یک محیط کاری مثبت مهم است که صبحها با همکارانت احوالپرسی کنی.
It is important to greet your colleagues in the morning to create a positive work environment.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «احوال پرسی کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/احوال پرسی کردن