فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

اعصاب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

پی

فونتیک فارسی

a'saab
اسم جمع
nerves, the plural form of: عصاب

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- اعصاب خراب، اعصاب داغون

- frayed nerves/tempers

- ضعف اعصاب داشتن

- to have a nervous debility
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت اعصاب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اعصاب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اعصاب

لغات نزدیک اعصاب

پیشنهاد بهبود معانی