آخرین به‌روزرسانی:
الباقی به انگلیسی
معنی و نمونه‌جمله‌ها
اسم
فونتیک فارسی / albaaghi /
remainder, rest, oddment, balance, others, surplus, remnant, leftover, vestige, residuary, relict, residual, survivor, residue, difference
remainder
rest
oddment
balance
others
surplus
remnant
leftover
vestige
residuary
relict
residual
survivor
residue
difference
باقی‌مانده، بقیه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
الباقی اعضای تیم بعداز ناهار به ما ملحق می‌شوند.
The rest of the team will join us after lunch.
الباقی کیک برای بعد نگه داشته شد.
The remainder of the cake was saved for later.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
الباقی روز را در ساحل استراحت کردیم.
We spent the rest of the day relaxing at the beach.
مترادف و متضاد الباقی
ارجاع به لغت الباقی
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «الباقی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/الباقی