now, right now, just now, promptly, instantly, in a trice, in a jiffy, directly, right away, instantaneously, forthwith
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
الان سراغش نرو که خلقش خیلی تنگ است.
Leave him alone for now, he is in a very bad mood.
همین الان داشتیم حرف تو را میزدیم!
We were talking of you just now!
الان برای عقبنشینی کردن خیلی دیر است.
It's too late to back down now.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «الان» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/الان