conclusion, end, complition, settlement, termination
conclusion
end
complition
settlement
termination
انجام آزمایش موفقیتآمیز بود.
The conclusion of experiment was a success.
انجام کار او بدون اخطار صورت گرفت.
The termination of his employment came without warning.
doing, accomplishment, performance, carriyng, out, exercisement, implementation, fulfilment, transaction, consummation, execution, enforce comission
doing
accomplishment
performance
carriyng
out
exercisement
implementation
fulfilment
transaction
consummation
execution
enforce comission
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
برای انجام این کار فقط تا آوریل وقت است.
The latest time for doing it is April.
اندوه او را از انجام وظایفش منحرف نکرد.
Grief did not divert him from the performance of his duties.
کلمهی «انجام» در زبان انگلیسی به execution یا accomplishment یا در بافتهای غیررسمیتر doing ترجمه میشود، بسته به زمینهای که کلمه در آن استفاده میشود.
واژهی «انجام» در زبان فارسی به معنای پایان یافتن یک عمل یا رساندن کاری به سرانجام است. این کلمه اغلب در ترکیب با افعالی مانند «دادن»، «شدن»، یا «گرفتن» استفاده میشود؛ مانند «انجام دادن»، «انجام شد» یا «انجام گرفتن». در کاربردهای روزمره، این واژه یکی از کلیدیترین عناصر زبان فارسی در بیان فعالیتها، مسئولیتها و فرآیندهای عملی است. از نظر معنایی، «انجام» بر تحقق یافتن یک کار یا فعالیت دلالت دارد و معمولاً پایانی منطقی یا موفقیتآمیز برای یک فرآیند را بیان میکند.
از منظر زبانشناسی، «انجام» اسمی است که از مصدر مرکب «انجامیدن» گرفته شده؛ فعلی که امروزه کاربرد بسیار کمی دارد ولی ریشهی آن هنوز در قالب این اسم زنده و پرکاربرد باقی مانده است. واژههایی نظیر “execution” در انگلیسی بیشتر در بافتهای رسمی یا فنی مانند مدیریت پروژه، حقوق، یا مهندسی نرمافزار به کار میروند و به فرآیند انجام دقیق و برنامهریزیشدهی یک فعالیت اشاره دارند. در حالیکه واژهی "doing" در مکالمات غیررسمی بهسادگی به معنای «انجام کاری» به کار میرود.
در متون رسمی و تخصصی، «انجام» معمولاً در عباراتی نظیر «انجام وظیفه»، «انجام عملیات»، یا «انجام فعالیت» دیده میشود که همگی به تعهد، پیگیری و مسئولیتپذیری اشاره دارند. این کاربردها نشان میدهند که انجام یک کار، صرفاً محدود به آغاز آن نیست بلکه به تلاش مستمر برای رسیدن به نتیجه نیز وابسته است. در چنین زمینههایی، «انجام» گاه با بار معنایی جدی، فنی و هدفمحور همراه است که نقش مهمی در نگارش رسمی و اداری ایفا میکند.
در زندگی روزمره نیز این واژه حضوری مداوم دارد. مردم هر روز کارهایی را «انجام» میدهند: از انجام کارهای خانه گرفته تا انجام تمرینات ورزشی یا انجام تعهدات مالی. این گسترهی کاربرد، «انجام» را به یکی از بنیادیترین ابزارهای زبانی برای بیان کنش و فعالیت تبدیل کرده است. همچنین، در مکالمات عامیانه ممکن است افراد بگویند «کارم انجام شد» یا «لطفاً این کار رو برام انجام بده»، که هر دو نمونههایی از کاربرد ساده و کاربردی این واژهاند.
واژهی «انجام» با وجود سادگی ظاهریاش، حامل مفاهیم مهمی چون تعهد، تکمیل، و بهثمررساندن است. چه در زبان نوشتار رسمی، چه در گفتوگوهای روزمره، و چه در متون علمی، این واژه نقشی بنیادین در بیان فعالیتهای انسانی دارد. استفادهی صحیح و دقیق از آن میتواند به انتقال بهتر معنا، وضوح ارتباط، و دقت در بیان مفاهیم عملی کمک شایانی کند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انجام» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انجام