آخرین به‌روزرسانی:

اعمال به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی / a'maal /

exercising, using

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
فونتیک فارسی / a'maal /

acts, deeds, actions, works, process, operations, practices

فونتیک فارسی / a'maal /

acts, deeds

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد اعمال

  1. مترادف:
    اجرا انجام

ارجاع به لغت اعمال

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «اعمال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اعمال

لغات نزدیک اعمال

پیشنهاد بهبود معانی