آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

انفاق کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / enfaagh kardan /

to donate, to confer, to make a charitable donation, to assist, to contribute, to proffer

to donate

to confer

to make a charitable donation

to assist

to contribute

to proffer

خیرات کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

می‌خواهم همه‌ی لباس‌های قدیمی‌ام را به خیریه‌ی محلی انفاق کنم.

I am going to donate all of my old clothes to the local charity.

او تصمیم گرفت مبلغ زیادی پول را به پناهگاه بی‌خانمان‌ها انفاق کند.

She decided to donate a large sum of money to the homeless shelter.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت انفاق کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انفاق کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انفاق کردن

لغات نزدیک انفاق کردن

پیشنهاد بهبود معانی