آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

انفجار به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / enfejaar /

explosion, detonation, eruption, blast, plosion, outburst, burst, bang

explosion

detonation

eruption

blast

plosion

outburst

burst

bang

ترکیدن، پکش، پکیدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

انفجار اولین بمب اتمی

the explosion of the first atomic bomb

صدای انفجار از دور شنیده می‌شد.

The explosion could be heard from afar.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انفجار

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:

ارجاع به لغت انفجار

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انفجار» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انفجار

لغات نزدیک انفجار

پیشنهاد بهبود معانی