به علت به‌روزرسانی سرورها، ممکن است برخی از بخش‌های وب‌سایت و نرم‌افزارهای فست دیکشنری در دسترس نباشند.
فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

باتری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

شکل نوشتاری دیگر این لغت: باطری

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • قوه
  • فونتیک فارسی

    baatri
  • اسم
    battery, cell
    • - باتری خالی

    • - a dead battery
    • - باتری شارژشده

    • - a charged battery
    • - باتری گوشی من در حال تمام شدن است.

    • - The battery in my phone is about to run out.
    • - کشو پر از باتری، خودکار و خرت‌وپرت‌های دیگر بود.

    • - The drawer was filled with batteries, pens, and other etceteras.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد باتری

ارجاع به لغت باتری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باتری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باتری

لغات نزدیک باتری

پیشنهاد بهبود معانی