فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

پیل به انگلیسی

معنی‌ها

فونتیک فارسی

pil

elephant

برق cell, battery

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پیل

  1. مترادف:
    فیل
  1. مترادف:
    انباره باتری قوه
  1. مترادف:
    برومند پراستقامت پرتوان تند تنومند توانا توانمند دلیر زفت زورمند قادر قلچماق نیرومند
    متضاد:
    ضعیف کم‌زور
  1. مترادف:
    سخت شدید

ارجاع به لغت پیل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پیل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پیل

لغات نزدیک پیل

پیشنهاد بهبود معانی