فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

قادر به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

مقتدر، توانا

فونتیک فارسی

ghaader
صفت

powerful, able, mighty, capable, potent, competent, cogent, efficient

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

قادر به خواندن

able to read

این کامپیوترها قادر به تشخیص تفاوت صدا و شکل هستند.

These computers are capable of sound and shape discrimination.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

او قادر بود نطق طولانی خود را با مزاح بیامیزد.

She was able to inject humor into her long lecture.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قادر

  1. مترادف:
    باقدرت پرتوان توانا زورمند قدر قوی مقتدر
    متضاد:
    قاصر ناتوان

ارجاع به لغت قادر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قادر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قادر

لغات نزدیک قادر

پیشنهاد بهبود معانی