آخرین به‌روزرسانی:

بازجویی به انگلیسی

معنی

فونتیک فارسی / baazjooy(')i /

investigation, inquiry

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بازجویی

  1. مترادف:
    استفسار استنطاق بازپرسی پرسش تحقیق

ارجاع به لغت بازجویی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازجویی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بازجویی

لغات نزدیک بازجویی

پیشنهاد بهبود معانی