فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

بازماندن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • فونتیک فارسی

    baazmaandan
  • survive
  • to be detained or hindered, to remain or lag behind
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد بازماندن

ارجاع به لغت بازماندن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بازماندن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بازماندن

لغات نزدیک بازماندن

پیشنهاد بهبود معانی