acumen, astuteness, penetration, sagacity, wit, cleverness, ingenuity, savvy
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باهوشی شخصیت در داستان آن را جذابتر کرد.
The cleverness of the character in the story made it more engaging.
باهوشی او به روندهای بازار قابل توجه بود.
Her penetration into the market trends was impressive.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «باهوشی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/باهوشی