آیکن بنر

خسوف ۱۶ شهریور، ماه خونین به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه خونین به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

بدمزه به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

صفت
فونتیک فارسی / badmaz(z)e /

bad-tasting, brackish, distasteful, unappetizing, nasty, unsavory

bad-tasting

brackish

distasteful

unappetizing

nasty

unsavory

بدطعم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

دارو بدمزه است و این موضوع بلعیدن آن را برای کودک سخت می‌کند.

The medicine had a bad-tasting flavor, making it difficult for the child to swallow.

سوشی بدمزه

unappetizing sushi

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بدمزه

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
بدطعم
متضاد:
خوش‌طعم خوش‌مزه

ارجاع به لغت بدمزه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بدمزه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بدمزه

لغات نزدیک بدمزه

پیشنهاد بهبود معانی