ترجمه و بهبود متون فارسی و انگلیسی با استفاده از هوش مصنوعی (AI)

بذل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • بخشش
  • فونتیک فارسی

    bazl
  • اسم
    generosity, bestowal, munificence, donation, granting
    • - بذل توجه

    • - paying attention
    • - بذل کردن

    • - to bestow, to grant, to donate, to give
    • - بذل او هیچ مرزی نداشت.

    • - Her generosity knew no bounds.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بذل

ارجاع به لغت بذل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بذل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بذل

لغات نزدیک بذل

پیشنهاد بهبود معانی