فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

کرم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

احسان، بخشندگی

فونتیک فارسی

karam
اسم

generosity, greatness, magnanimity, benevolence, liberality, munificence, courtesy, bounty, grandeur, nobility, benefaction, kindness, beneficence, charity

کرم و لطف پروردگار

God's generosity and kindness

کرم او هیچ مرزی ندارد.

Her generosity knows no bounds.

چرابه

فونتیک فارسی

kerem
اسم

cream, custard

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

کرم نرم و خامه‌ای بود.

The custard was smooth and creamy.

کرم وانیلی

vanilla custard

ترکیب چند ماده که مصرف دارویی یا آرایشی دارد

فونتیک فارسی

kerem
اسم

lotion, cream, crème, daub

قبل از اینکه به رختخواب برود، لایه‌ی ضخیمی کرم به صورتش زد.

She applied a thick layer of cream on her face before going to bed.

خانم‌ها به صورت خود کرم مالیدند.

The women daubed their faces with cream.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

کرم پوست

skin lotion

سفید مایل به زرد

فونتیک فارسی

kerem
اسم صفت

رنگ cream (colored)

کلاه پری کرم روشن بود.

Pari's hat was light cream.

برای مهمانی یک پیراهن کرم پوشید.

She wore a cream-colored dress to the party.

کوخ، شکند

فونتیک فارسی

kerm
اسم

جانورشناسی worm, grub, helminth, verve, vermi-, helmintho-

کرم زیر پا له شد.

The worm was trodden underfoot.

ماهیگیر از یک کرم زنده به عنوان طعمه استفاده کرد.

The fisherman used a live worm as bait.

لارو برخی حشرات

فونتیک فارسی

kerm
اسم

جانورشناسی larva

کرم پروانه

the larva of the butterfly

دانشمند به دقت کرم را زیر میکروسکوپ بررسی کرد.

The scientist carefully observed the larva under a microscope.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد کرم

  1. مترادف:
    بخشش بخشندگی بذل جود سخا سخاوت
  1. مترادف:
    بزرگواری جوانمردی

ارجاع به لغت کرم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «کرم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/کرم

لغات نزدیک کرم

پیشنهاد بهبود معانی