آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

بخشش به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / bakhshesh /

grant, bounty, bestowal, gift, munificence, largess, generosity, donation

grant

bounty

bestowal

gift

munificence

largess

generosity

donation

اهدا، کرم

بخشش سخاوتمندانه

generous donation

بخشش‌های او به موسسات خیریه سر به میلیون‌ها تومان می‌زد.

Her donations to charitable organizations amounted to millions of Tumans.

اسم
فونتیک فارسی / bakhshesh /

forgiveness, amnesty, pardon, indulgence, remission

forgiveness

amnesty

pardon

indulgence

remission

عفو، گذشت

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

او از ما طلب بخشش کرد.

He craved our forgiveness.

او از آن‌ها تقاضای بخشش کرد.

She invoked their forgiveness.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

برای بخشش گناهان خود دعا می‌کنیم.

We pray for the remission of our sins.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بخشش

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت بخشش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بخشش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بخشش

لغات نزدیک بخشش

پیشنهاد بهبود معانی