آخرین به‌روزرسانی:

پاداش به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / paadaash /

compensation, salary, wage, remuneration, recompense

مزد

آن‌ها در ازای خدمت خود پاداش کافی دریافت نکردند.

They did not receive adequate recompense for their services.

شرکت به کارمندانی که شغل خود را در دوران همه‌گیری جهانی از دست داده بودند، پاداش سخاوتمندانه‌ای پیشنهاد کرد.

The company offered a generous recompense to the employees who lost their jobs due to the pandemic.

اسم
فونتیک فارسی / paadaash /

prize, bonus, commendation, award, reward, guerdon

انعام، جایزه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

پاداش کارمندان

employee bonus

ما بایستی به کوشش‌های آنان پاداش بدهیم.

We must reward their efforts.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

پاداش سخاوتمندانه

a munificent reward

اسم
فونتیک فارسی / paadaash /

talion, retaliation, requital, reprisal, retribution

جزا، سزا، تقاص، تلافی

سرانجام تبهکار پاداش همه‌ی خساراتی را که زده بود، دریافت کرد.

The villain finally received his requital for all the harm he had caused.

پاداش درخواستی برای تعهدات نقض‌شده

demanded requital for the broken promises

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پاداش

  1. مترادف:
    اجرت اجر انعام بادافراه بخشش ثواب جایزه جزا دسترنج صله عطیه مزد مکافات نتیجه
  1. مترادف:
    کابین مهر

ارجاع به لغت پاداش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پاداش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پاداش

لغات نزدیک پاداش

پیشنهاد بهبود معانی