tip, gift, perquisite, gratuity, pourboire, bonus, prize, reward
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
توقع داشت که به او انعام بدهی.
He expected you to give him a tip.
به پیشخدمت ده دلار انعام دادم.
I gave the waiter a ten-dollar tip.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «انعام» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انعام