آخرین به‌روزرسانی:

نتیجه به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / natije /

result, effect, consequence, outcome, issue, upshot, aftermath, by-product

پیامد

او نتیجه را تعیین خواهد کرد.

He will decide the outcome.

نتیجه هنوز نامعلوم است.

The outcome is still uncertain.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

فارغ از نتیجه همیشه شما را حمایت خواهم کرد.

Regardless of the outcome, I will always support you.

اسم
فونتیک فارسی / natije /

conclusion

(منطق) حکم صغری و کبری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

صحت نتیجه

the soundness of conclusion

نتیجه‌ی منطقی

the logical conclusion

اسم
فونتیک فارسی / natije /

great-grandchild, great-grandson, great-granddaughter

فرزند نوه

نتیجه‌ام دیروز به دیدنم آمد.

My great-grandchild visited me yesterday.

نتیجه‌ام روشنایی زندگی من است.

My great-grandchild is the light of my life.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد نتیجه

  1. مترادف:
    پاداش عاقبت عملکرد
  1. مترادف:
    اولاد فرزندزاده فرزند مولود نواده ولد
  1. مترادف:
    بازده‌اثر برآیند حاصل ماحصل محصول
  1. مترادف:
    سرانجام عاقبت عقبه
  1. مترادف:
    بهره ثمره سود فایده میوه

ارجاع به لغت نتیجه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «نتیجه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/نتیجه

لغات نزدیک نتیجه

پیشنهاد بهبود معانی