آخرین به‌روزرسانی:

ماحصل به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / maahasal /

result, summary, average, upshot, fruit, bottom line, summation

نتیجه، حاصل

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

آن فیلم ماحصل زحمت‌های اوست.

That movie is the fruit of his labors.

ماحصل کلام

to sum up, in short, briefly

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ماحصل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماحصل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ماحصل

لغات نزدیک ماحصل

پیشنهاد بهبود معانی