کلمهی «فرزند» در زبان انگلیسی به child ترجمه میشود؛ و در صورت لزوم، میتوان از واژههای son (پسر) یا daughter (دختر) نیز استفاده کرد.
واژهی «فرزند» در زبان فارسی مفهومی عمیقتر و گستردهتر از یک رابطهی زیستی صرف دارد. این کلمه نهتنها به نتیجهی طبیعیِ پیوند میان پدر و مادر اشاره دارد، بلکه بار عاطفی، اخلاقی، اجتماعی و حتی فرهنگی قابل توجهی را نیز در خود جای داده است. فرزند بودن، و فرزند داشتن، هر دو جایگاهی ویژه در ساختار خانواده، جامعه و حتی جهانبینی انسان ایرانی دارد.
از منظر عاطفی، فرزند برای والدین نماد استمرار زندگی، عشق، آینده و امید است. کودکی که به دنیا میآید، جهان والدین خود را متحول میکند و آنها را به مسئولیتی عمیقتر در قبال رشد، پرورش، حمایت و هدایت فرا میخواند. واژهی «فرزند» در این میان تنها به یک هویت انسانی اشاره نمیکند، بلکه بیانگر پیوندی استوار از دلبستگی، مراقبت و تعلق.
از لحاظ اجتماعی و فرهنگی، فرزند نقشی محوری در ساختار خانواده دارد. بسیاری از سنتها، ارزشها و آموزههای فرهنگی از طریق والدین به فرزندان منتقل میشود و نسل به نسل ادامه مییابد. همین امر است که فرزند را نهفقط حامل خون و ژن، بلکه حامل تاریخ، فرهنگ و جهانبینی خانواده و جامعهاش میسازد. در فرهنگ ایرانی، بسیاری از آرمانها و آرزوهای نسل گذشته، در قالب تربیت فرزندان تحقق مییابد.
در ادبیات فارسی، «فرزند» جایگاهی نمادین نیز دارد. این واژه در بسیاری از متون بهگونهای به کار میرود که نهتنها انسان، بلکه گاه یک اثر، یک اندیشه یا حتی یک ملت را فرزند خواندهاند. این کاربرد استعاری، نشاندهندهی نقش زایندگی و پرورش در مفاهیم مختلف زندگی است.
«فرزند» تنها یک واژه نیست؛ واژهای است که عشق، مسئولیت، تداوم، میراث و امید را با خود به دوش میکشد. این کلمه، چه در زمزمهی یک مادر، چه در دعای یک پدر، چه در سطرهای شعر و چه در روایتهای زندگی، همواره رنگی از ژرفای احساس و عظمت انسان دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «فرزند» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرزند