آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۴

    عملکرد به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / amalkard /

    operation, working, action, function, performance, activity, showing

    operation

    working

    action

    function

    performance

    activity

    showing

    نتیجه‌ی عمل

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس

    اثربخشی برنامه‌ی آموزشی جدید از عملکرد بهبودیافته‌ی کارکنان مشخص بود.

    The effectiveness of the new training program was evident in the improved performance of the employees.

    عملکرد این موتور

    this engine's performance

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    عملکرد عالی

    excelling performance

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد عملکرد

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    حاصل راندمان فعل کارکرد میزان کار نتیجه

    سوال‌های رایج عملکرد

    عملکرد به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «عملکرد» در زبان انگلیسی معمولاً به performance ترجمه می‌شود، ولی بسته به زمینه می‌تواند معادل‌هایی چون function، operation یا efficiency نیز داشته باشد.

    «عملکرد» واژه‌ای است که به چگونگی انجام یک کار یا واکنش یک فرد، سیستم یا چیز نسبت به شرایط خاص اشاره دارد. این کلمه در حوزه‌های مختلف، معانی و کاربردهای گوناگونی دارد. در مدیریت و منابع انسانی، عملکرد به میزان موفقیت یا اثربخشی یک فرد در انجام وظایفش اطلاق می‌شود. برای مثال، وقتی می‌گوییم «عملکرد کارمند خوب بوده»، یعنی فرد توانسته است به شکل مؤثر، دقیق و به‌موقع وظایف محوله را انجام دهد. در این حوزه، عملکرد معمولاً با ارزیابی، شاخص‌های بهره‌وری و اهداف کاری همراه است.

    در حوزه‌ی فنی و مهندسی، عملکرد ممکن است به بازدهی یا توانایی یک دستگاه یا سیستم در انجام وظایف خاص اشاره داشته باشد. برای مثال، عملکرد یک موتور، یعنی اینکه تا چه اندازه بهینه، سریع، و با مصرف انرژی کم کار می‌کند. در پزشکی، عملکرد اعضای بدن، مثل عملکرد قلب یا عملکرد کلیه، نشان‌دهنده‌ی سلامت، توانایی و کیفیت کارکرد آن اندام است.

    اما عملکرد صرفاً به کمیت یا نتیجه محدود نمی‌شود؛ گاه جنبه‌ی کیفی دارد. مثلاً در هنر، وقتی از «عملکرد یک بازیگر روی صحنه» صحبت می‌کنیم، منظور کیفیت اجرای او، میزان تأثیرگذاری‌اش، و توانایی‌اش در انتقال احساسات است. در این معنا، عملکرد با حضور ذهن، آمادگی، تسلط و ارتباط با مخاطب پیوند می‌خورد.

    عملکرد همچنین می‌تواند نشان‌دهنده‌ی میزان هماهنگی اجزا در یک کل باشد. مثلاً در یک تیم ورزشی، عملکرد تیم نه‌فقط به توانایی بازیکنان، بلکه به هماهنگی، روحیه و استراتژی نیز بستگی دارد. به بیان دیگر، عملکرد حاصلِ تعامل میان توانمندی، شرایط، انگیزه و مدیریت است.

    عملکرد» معیاری است که ما از طریق آن کیفیت و نتیجه‌ی کارها، تصمیمات، سیستم‌ها یا انسان‌ها را بررسی می‌کنیم. چه در سطح فردی، چه در سطح سازمانی یا فنی، عملکرد تعیین می‌کند که آیا آنچه باید انجام می‌شده، به بهترین شکل ممکن انجام شده است یا نه.

    ارجاع به لغت عملکرد

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «عملکرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عملکرد

    لغات نزدیک عملکرد

    • - عملا امتحان کردن
    • - عملا بی سواد
    • - عملکرد
    • - عملکرد ماشین
    • - عملکردی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.