آخرین به‌روزرسانی:

فعل به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

عمل

فونتیک فارسی

fe'l
اسم

ادبی act, action, deed, turn, doing, feat

فعل مورد علاقه‌ی او نقاشی مناظر است.

Her favorite doing is painting landscapes.

آخرین فعل شعبده‌باز همه را در حیرت فروبرد.

The magician's final act left everyone in awe.

نشان‌دهنده‌ی انجام کار

فونتیک فارسی

fe'l
اسم

دستور زبان verb

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

با افزودن تصریف ing- زمان حال استمراری فعل را می‌سازیم.

By adding the inflection "ing", we form the present continuous of the verb.

تجزیه‌ی جمله به اسم، فعل، ضمیر و غیره

to analyze a sentence into nouns, verbs, pronouns, etc.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

زمان گذشته‌ی فعل write چیست؟

What is the past tense of the verb "write"?

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فعل

  1. مترادف:
    عملکرد عمل کار کردار کنش
  1. مترادف:
    اثر تاثیر
  1. مترادف:
    شغل مشغله
  1. مترادف:
    رفتار

ارجاع به لغت فعل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فعل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فعل

لغات نزدیک فعل

پیشنهاد بهبود معانی